بدیهی است که اقتصاد رفاه یک ملت در سایه تولید انبوه ، کالاها وخدمات مدرن، در زیر بخشهای اقتصادی آن کشور است ، که باعث اشتغال و فقر زدایی میشود، از آرمانهای انقلاب ایران هم هدف اقتصاد رفاه ملت و عدالت اقتصادی و اجتماعی بود .
تولید ثروت به چند عوامل تولیدی مانند تکنولوژی روز و فن آوری اطلاعات، سرمایه های داخلی وخارجی، و نیروی کارآمد،روی زمین و زیر زمین و بالای زمین ، مدیریت شایسته سالار ، امنیت اقتصادی و اجتماعی نیاز دارد.با مدیریت شایسته سالار کلان اقتصادی در صورت تحقق به انباشت تولید کالاها و اشتغال زایی منجر می شود ،که به یک پشتیبانی قوی مانند مدیریت شایسته سالار و متخصص و با تجربه درسطوح ،عالی ، میانی ، عملیاتی نیاز دارد، که تولید را حمایت کند، تمام موانع تولید از سر راه تولید برداشته شود، اول بخش کشاورزی که امنیت غذایی ایجاد می کند، انرژی لازم نیروی کار را تضمین کرده،که در این بخش ، باید ساخت سازها در زمین های کشاورزی،و باغداری ، ساخت ویلاها،خاتمه پیدا کند،دولت و بخش خصوصی در جامعه روستایی سرمایه گذاری کند، روستا ها با بافت قدیمی و کلنگی را مدرن سازی و اقتصاد کشاورزی مدرن،باعث افزایش در آمد روستایان شود،منجر به مانع مهاجرت جامعه روستایی به شهری می شود،عوامل تولیدی،مانند بذر اصلاح شده،کود های شیمیایی ،ادوات کشاورزی ؛منابع ابیاری ، وامهای ارزان قیمت ،انرژی ارزان قیمت، در اختیار کار آفرینان بخش کشاورزی قرار دهند، مجوز های لازمه را در جهت تولیدات محصولات کشاورزی در کوتاه مدت در اختیار این بنگاهای تولیدی مواد غذایی قرار دهند، تولید پشتیبانی شود این بخش به عنوان زیر بنای تولیدی حساب شود، چون ایران توانمندیهای محیطی و انسانی بیشتری در بخش روستایی دارد، می توانیم ضمن تامین نیاز های مواد غذایی داخلی به یک کشور صادر کننده غلات ،محصولات دامی ، و باغی تبدیل شویم. چون بخش صنعت و انرژی ، نیاز به سر مایه گذاری خارجی و داخلی دارد ، باید تا خود کفایی کالاهای سرمایه ای ، واسطه ای وارد کند ، و با استفاده از تکنولوژی روز جهانی بتواند کالاهای مدرن ، بابرند ،با کیفیت و مشتری مدار و با مطلوبیت ، رقابت پذیر، تولیدشود، مازاد را صادر کنند، وبوروکرات های متخصص در نظام اداری زیر بخشهای تولیدی را حمایت کنند.
در کل مهمترین مسئله ما در کشور نا کارآمدی اقتصاد است، کار ایی واثر بخشی تولید پایین ، حتی در کشور استراتژی توسعه هم در برنامه های توسعه نداشتیم ، با انتخاب مدیران کلان اقتصادی شایسته سالار، بدون درنظر گرفتن ایدولوژی ، عقاید وجناحی انها می توان، در سطوح مدیریت عالی ، میانی ، عملیاتی، زیر مجموعه بخشهای تولیدی وخدماتی ،با استفاده از تانک های فکری ،خانه ها توسعه، با نوشتن بر نامه توسعه ، در کوتاه مدت بتوان به جهش تولید و افزایش تولید ناخالص داخلی کمک کرد، در تمام ریز بخشهای اقتصادی باید عملیاتی نمود، و پیش فرض آن ارتباط گسترده با نظام بین الملی است ، با دپیلماسی اقتصادی ،سیاسی بتوان از سرمایه گذاری خارجی بهره برد، در راس قوه اجرائیه مدیریت شایسته سالار و توسعه طلب انتخاب کنند،که دارای مهارت های هوش هیجانی مانند خود آگاهی به مفهوم شناخت نقاط قوت وضعف ، محرک ها وارزش ها، تاثیر انها بر دیگران در داخل وخارج سازمانی ، دارای مدیریت عواطف، وانگیزش، همدلی با افراد ، ومهارت های اجتماعی به معنای ایجاد تفاهم با دیگران برای هدایت انهادرجهت هدفهای تولید فعال باشند.
در کنار موانع نا کارآمدی حکمرانی اقتصادی ، سد های سیاسی بر داشته شود ، چون کشور برای تولید به سرمایه و تکنو لوژی نیاز دارد،سد انزوا و تحریم خارجی حل شود ، وتمرکزدایی حل و به استانها اختیارات کافی در جهت تولید داده شود، در اثر تورم ، عوامل تولیدی با هزینه گزاف در اختیار بنگاههای تولیدی قرار میگیرد، با حل مسائل بین الملی و افزایش ارزش پول ملی ، کاهش قیمت ارز های خارجی ، هزینه تولید کاهش ، تا محصولات تولید ارزان قیمت در اختیار مصرف کننده گان قرار گیرد، و ایران باید عضو اتحادیه های اقتصادی و تجاری کارآمدی باشد، یکی از موانع در مسائل سیاسی ایران با دنیا ، عدم سرمایه گذاری جهان دیگر در ایران است ،این موانع هم باید حل شود، بودجه کافی در اختیار مراکز فنی وحرفه های استانها قرار دهند، تا جوانان تحصیل کرده مهارت های لازمه را آموزش ببیند، وبه کارآفرینان تبدیل شوند، چون یکی هم موانع تولید عدم مهارت جوانان در مشاغل گوناگون است .
ادامه دارد و.........