فرشید رئوفی متولد 27 مرداد 1373 در تبریز یکی از خواننده های جوانی است که راهی بسیار روشن در انتظارش است و همزمان با خوانندگی، خبر را به خوبی میشناسد ویکی از ورزشی نویسان چیره دست استان آذربایجان شرقی است.
* از چه زمانی به خوانندگی روی آوردید؟
خوانندگی یک خصوصیت ذاتی هست که نمیشود گفت انسان از مقطع خاصی به آن روی میآورد. معمولاً خیلی از خوانندههای مطرح، از همان سنین کودکی از این استعدادی که دارند، استفاده میکنند؛ اما شروع کار حرفهای هر هنری، معمولاً بعد از گذراندن دورههای مختلفی زیر نظر اساتید، استارت میخورد و من هم از این قاعده مستثنا نبودم. من در زمان کودکی، با تقلید از چند خواننده مطرح دنیا، این کار را میکردم و بسیار هم مورد استقبال اطرافیان قرار میگرفت؛ تا اینکه از سن 19 سالگی، با دید حرفهای به این موضوع نگاه کرده و شروع به گذراندن دورههای مختلف کردم.
* چه سبکی دارید؟
پاپ
* وضعیت هنر و خوانندگی در ایران و تبریز چطور هست؟
متاسفانه تا پیش از اواسط دهه 80، خوانندگان داخلی ما فروغ چندانی نداشتند و حداقل اینگونه بگویم که آنطور که باید مورد استقبال مردم قرار نمیگرفتند و خوب به خاطر دارم که حتی در مقاطعی، دید عمومی جامعه به شکلی بود که دنبال کردن موسیقی خوانندگان داخلی را نوعی "بیکلاسی" تلقی میکردند!؛ اما با ورود ایدههای جدید به موسیقی پاپ داخلی از اواسط دهه 80 و به ویژه آلبوم "85" بنیامین بهادری که بسیار متفاوت با سبک آن روزهای موسیقی پاپ ما بود و به نظر من، یک موج جدیدی را وارد بازار موزیک کشور کرد، خوشبختانه تابوی به وجود آمدهی آن روزها شکسته شد و ورق به نفع خوانندگان داخلی کشور برگشت، تا جایی که اکنون میبینیم خوانندگان داخلی نسل جدید ما، از نسلهای قبلی سبقت زیادی گرفتهاند و به نوعی، حرفهای زیادی برای گفتن دارند.
اما همین موضوع، اکنون در وضعیت هنر تبریز دیده میشود، به طوری که از درون استان خودمان، به یک خواننده تهرانی، با دید بسیار متفاوتتری نسبت به یک خواننده تبریزی نگاه میشود و این قضیه، معضل بزرگی برای کل هنرها و هنرمندان این استان بوده و هست.
* شما به عنوان یک خوانندهی پاپ در شهر تبریز با چه مشکلاتی روبرو هستید؟
همانطور که در سوال قبلی هم اشاره کردم، متاسفانه نگاهها به هنرمندان تبریزی از سوی افراد داخل این شهر، نگاه از بالا به پایین است و باز هم تأکید میکنم این نگاه، بیشتر از سوی خود مردم و مسئولان تبریزی است و همان جمله معروف "از ماست که بر ماست...". من اسم خودم را هنرمند نمیگذارم، اما جملاتی که از زبان بیشتر هنرمندان تبریزی شنیدهام این است که "اینجا، به جای گرفتن از دست یکدیگر، از پای همدیگر میکشند" و "اینجا، همه میخواهند یکدیگر را بکوبند" و ... ؛ بنابراین، "اتحاد" را میتوانم به عنوان حلقه مفقوده هنر تبریز عنوان کنم. هر چند که در داخل تبریز، هنرمندان بسیار خوبی داریم که حرفهای زیادی برای گفتن دارند، اما به علت همین مشکلات، فرصت شکوفایی و دیده شدن، پیدا نمیکنند و باعث تأسف است که هنرمندان تبریزی، مجبورند برای شکوفا شدن، کوچ کنند!. در عرصه خوانندگی، صداهای بسیار خوب، آهنگسازان بسیار کاربلد و تنظیمکنندگان بسیار حرفهای داریم که برای مرزهای بیرون از استان، گمنام ماندهاند.
* استقبال مردم تبریز از این سبک و شما چطور بوده هست؟
ما مردم تبریز، انسانهای سختپسندی هستیم و به دلیل غروری که داریم، به راحتی نمیتوانیم احساساتمان را به زبان بیاوریم؛ خوشبختانه تا کنون لطف زیادی از سوی اطرافیانم دیدهام و من نیز تمام تلاشم را میکنم تا در وهله اول، رضایت همشهریهای عزیزم را جلب کنم؛ چرا که با توجه به همین سختپسندی، راضی بودن یک تبریزی از کار، مساوی است با راضی بودن کل مردم دنیا (با خنده).
* دوست دارید از سبک پاپ به دیگر سبکها بروید؟
سبکی که دنبال میکنم، سبک مورد علاقه من از همان دوران کودکیام است و میخواهم همین روند را ادامه دهم، هر چند روز به روز متفاوتتر و بهتر...
* شما در کنار خوانندگی خبرنگاری هم میکنید؟
بله. من از سال 88 خبرنگار ورزشی هستم و سالهاست که به عنوان دبیر سرویس ورزشی خبرگزاری ایسنا در آذربایجانشرقی، فعالیت میکنم و به جرأت میتوانم بگویم که خبرنگار بودنم، کمک زیادی به پیشرفتم در کار خوانندگی کرده و خواهد کرد.
* دوست دارید درباره از دست دادن پدرتان بگویید؟
هنوز سه ماه نیست که از این موضوع تلخ سپری میشود و کولهبار این غم، آنقدر سنگین است که به راحتی میتواند یک انسان را خم کند. اواسط خرداد ماه بود که در استودیو، همراه با نریمان محسنی، کارهای نهایی آهنگ "عشق بارونی" را انجام میدادیم تا چند روز بعد آن، منتشرش کنیم؛ اما تماس خواهرم و صدای گریهکنانش در آن لحظه، هیچگاه از یادم نمیرود (بغض میکند) و اولین کسی که بعد از شنیدن این خبر تلخ، مرا در آغوش گرفت، نریمان محسنی بود و خدا میداند در آن لحظات تاریک، چه حسی داشتم که قادر به بیانش نیستم. پدر، همهی پشتوانه فرزند است و وقتی نباشد، انگار جایی برای تکیه کردن نداری...
* اینطور به نظر رسید که بعد از دست دادن پدر، مصممتر به سمت موفقیت میروید و قویتر از قبل شدهاید؟
همینطور است. من چون پدرم را خیلی خوب میشناسم و میدانم مثل همه پدرها، بزرگترین آرزویش، موفقیت فرزندانش است. به همین دلیل، پیش از چهلم پدرم، آهنگ "عشق بارونی" را مصممتر از قبل دنبال کردیم و با سری بالا، این آهنگ را در روزهایی که عزادار پدرم بودم، منتشر کردم تا تقدیم روح مهربانش کنم و بداند که انگیزهام برای موفق شدن و رسیدن به جایگاهی که همیشه دوست داشت، چقدر بیشتر شده است. من به دنبال روزی هستم که میان هزاران نفر، اسم پدر قهرمانم را فریاد بزنم و روحش را شادتر کنم و یقین دارم، این روز میرسد.
* بهترین آهنگی که خواندهاید کدام است و کدامیک پربازدیدترین بوده است؟
پشت سر همه کارهایی که منتشر میکنم، با همراهان و مشاوران خوبی که دارم، ایدهپردازیهای زیادی داریم و به جرأت میتوانم بگویم که هر قطعهای که تا کنون منتشر کردهام، استارتش از یک سال قبل آن خورده و هر روز آن را پختهتر کردهایم تا در نهایت به مرحله انتشار رسیده است، به همین دلیل سعی میکنم بین کارهایم فاصله بیفتد تا در کار جدیدم، حرفهای زیادی برای گفتن داشته باشم. یکی از خوانندهها همیشه میگوید که همه آهنگهای یک خواننده، مثل فرزندان آن خواننده هستند و نمیشود میانشان تفاوتی قائل شد. کار جدیدم به نام "عشق بارونی" را با یک تیم بسیار حرفهای متشکل از نوازندههای بسیار مطرح کشور از جمله بهنام حکیم و در رأس این کار، نریمان محسنی که میتوانم از او به عنوان یکی از بهترین تنظیمکنندههای کشور یاد کنم، کار کردم و خداروشکر که بازخوردهای بسیار مطلوبی دریافت کردم و بازدید بسیار زیادی داشت. کار "وطن" را نیز که برای صداوسیما کار کردیم، حساب جداگانهای میان کارهایم دارد و علاقه قلبی خاصی به این اثر فاخر ملی دارم؛ البته این را هم بگویم که هر خوانندهای، یک آهنگی در رزومهاش دارد که من از آن آهنگ، به عنوان "نقطه عطف" یا "سکوی پرتاب" آن خواننده یاد میکنم و اعتقاد قلبیام بر این است که آهنگ "قدرمطلق" من، که ایدههای زیادی پشتش نهفته است، به عنوان نقطه عطفم بوده و روزی، سکوی پرتاب راه من خواهد بود.
* درباره کنسرتی که در تبریز داشتید، بگویید.
اسفندماه سال 95، در کنسرت آموزشگاه موسیقی صنم حضور داشتم و سپاسگزار برادران شیری هستم که به من اعتماد کردند تا به عنوان خواننده در جمع اعضای این کنسرت حضور داشته باشم و خداروشکر که استقبال خوبی نیز به عمل آمد و مجبور به تمدید آن شدیم.
* الگوی شما در موسیقی کدام خواننده است؟
میتوانم بگویم که موسیقی ترک، در خون همه ما ترکزبانها نهفته است و به نوعی موسیقی خوانندگان ترک، با فرهنگ ما عجین شده و علاقه من به موسیقی ترک، آنقدر زیاد است که نمود این چاشنی و تکتیکهای آوازی و موسیقیایی ترک را حتی در اثرات فارسی من هم میتوانید پیدا کنید و طبیعتاً الگوهای زیادی در بین خوانندگان ترک دارم و علاوه بر این، در خلوت خودم نیز کارهای محمد علیزاده، رضا صادقی و مهدی یراحی را بیشتر از بقیه گوش میکنم.
* بهترین آهنگساز از نظر شما؟
معتقدم که آهنگسازی، فارغ از آموزشها و علوم و فنون موسیقی، مستقیماً به دل انسانها متصل است و هر انسانی، میتواند با تاسی از احساسات درونیاش، با ابتداییترین روشها نیز آهنگسازی کند، چرا که اثرات ساده بسیار زیادی در جهان داریم که بسیار ماندگار شدهاند. از همین رو، این بحث، یک موضوع سلیقهای است و نمیشود کسی را بهترین یا بدترین خواند.
* بهترین ترانهسرا از نظر شما، و بیشتر با کدام ترانهسرا همکاری دارید؟
من در زمینه شعر و ترانه، وسواس زیادی دارم و کارهای روزبه بمانی، مهرزاد امیرخانی و حسین صفا را بسیار میپسندم. همیشه سعی کردهام روی بهترین ترانهها وقت بگذارم تا خروجی خوبی بگیرم، چرا که یکی از محوریترین فاکتورها در یک قطعه موسیقی، همین موضوع کلام است و نمیشود راحت و ساده از کنارش عبور کرد. ترانهی بعضی از قطعاتم را با راهنماییهای دوستان خوب و متخصصم در این زمینه، خودم نوشتهام که بازخوردهای خوبی نیز از آنها دریافت کردهام. البته تا کنون با ترانهسراهای مختلفی کار کردهام و افتخار این را دارم که آرش توفیقی نیز یکی از دوستان خوب من است و همکاریهای زیادی با هم در زمینه ترانه داریم و به زودی، در آلبومم نیز کارهای جدیدی از این ترانهسرای برجسته کشور خواهید شنید.
* درباره حضورتان در شبکه استانی سهند نیز بگویید.
آهنگ "وطن" به پیشنهاد مهدی لطفی آزاد که یکی از صداپیشگان خوب کشور است، شکل گرفت و این کار را در فاصله نزدیک به سه هفته، تولید کردیم و بعد از شکلگیری ترانه خوب آرش توفیقی، با تنظیم شبانهروزی نریمان محسنی، خوشبختانه توانستیم آن را به سرانجام برسانیم و تا شروع دهه فجر سال 95، با مساعدتهای مهدی لطفی آزاد، آن را به مرکز پخش صداوسیمای استان برسانیم که پس از پخش متعدد این اثر در قالب کلیپ، مرا برای اجرای آن در برنامه تلویزیونی "هفت سین" دعوت کردند و در این ویژهبرنامه عید نوروز، این قطعه را اجرا کردم.
* اخیراً یک همکاری با اداره کل ورزش و جوانان استان داشتید، در این باره بگویید.
بله. طی قراردادی که با معاونت جوانان اداره کل ورزش و جوانان برای انتشار یک قطعه موسیقی با موضوع خانواده و ازدواج بستیم، اثری را با عنوان "عائیله" آماده کردیم و در مراسم بزرگ آغاز هفته ازدواج در فرهنگسرای الغدیر، از این قطعه رونمایی شد که خداراشکر مورد استقبال نیز قرار گرفت.
* چه برنامههایی برای آینده دارید؟
چند پیشنهاد خوب دیگر از سوی اداره کل ورزش و جوانان آذربایجانشرقی برای کارهای مناسبتی به من شده که در حال انجام مقدمات این کارها هستیم و در کنار این پروژهها، کارهای اولیه آلبومم را نیز با کمک دوستانم انجام میدهم و به طوری که ترانه همه قطعات مورد نظرم در آلبوم را جمعآوری کردهام، اما به علت وسواس زیادی که دارم، احتمال میدهم پروسه آمادهسازی و انتشار آلبومم، کمی طولانی شود؛ چرا که همیشه دنبال بهترینها هستم و این موضوع، کمی زمانبر است. همراستا با این فعالیتها نیز، انتشار تکآهنگ را هم در برنامه کاریام دنبال میکنم و به احتمال زیاد، یک قطعه دیگر نیز تا پیش از فرارسیدن ماه محرم، منتشر خواهم کرد.
* حرف پایانی؟
طبیعتاً علاوه بر خانوادهام و خوبهای زندگیام که همیشه در هر زمینهای، دست مرا برای انتخاب آیندهام باز گذاشتند و مشوق خوب من هستند، میخواهم اسم دو نفر از دوستان خوبم مهرداد آردی و سامان عیوضی را بیاورم که در قدم به قدم زندگی من، همواره کنارم بودند و به نوعی، بزرگترین و بهترین راهنمایان من در کارهایم هستند. من با این دوستان خوبم، درباره قدم به قدم مراحل زندگیام، مشورت میکنم و جزو افرادی هستند که با تمام قلبم معتقدم با تمام قلبشان مرا دوست دارند و در این دور و زمانه، کمتر کسی میشود پیدا کرد که بیشتر از خود فرد، از موفقیتهای آن فرد خوشحال شوند و این، نعمتی برایم محسوب میشود که همیشه میگویم زکات اینگونه انسانها را باید داد؛ مهرداد آردی را میتوان یک مهندس هنر قلمداد کرد، چراکه به خوبی میتواند روی تک تک موضوعات هنری، مهندسی کند. البته دوست دارم از رفیق عزیزم مرتضی طالبی هم نام ببرم که آهنگسازی برخی از قطعاتم را برعهده داشته و اعتقاد زیادی به کارش دارم. بیشتر آهنگهایم را زیر نظر شرکت آوای شانلی سهند با مدیریت محمد امامدوست کار کردهام و در مجموع، دوستان بسیار خوبی دارم که جا دارد از تک تک آنها تشکر و قدردانی کنم و سپاسگزار شما هم هستم که این فرصت را در اختیارم قرار دادید.