زاهدان یکی از شهرهای جوان کشورمان که در جنوب شرقی با وسعتی معادل 37 هزار کیلومتر، امروزه مرکز استان پهناور سیستان و بلوچستان است.
فاصله زاهدان تا تهران 1605 کیلومتر و تا قبل از سال 1315 ه.ش نام زاهدان (دزدآب) بوده است. در سفری که در بهار 1394 به این شهر داشتم به مناطق مختلف این شهر به صورت پیاده و سواره سفر کردم.
اولاً برخی از خیابان ها و معبر عمومی زاهدان توسعه یافته بوده به ویژه ساختمان های دولتی از وضیعت خوبی برخوردار هستند و این شهر که اکنون یک سوم جمعیت دو میلیون و پانصد هزار نفری استان را در خود جای داده و به عنوان یکی از کلانشهرهای جوان شناخته می شود. نیاز به تزریق اعتبارات ملی است. جاده ها ورودی و خروجی ها نیاز به تعریض و مرمت و بازسازی و آسفالت دارند. متاسفانه نمای بصری شهر زاهدان غبار آلود بوده و بدون المان های شهر چشم انداز خوبی ندارد.
پیاده رو ها اکثراً خاکی و با موزاییک های شکسته و همچون معابر عمومی و میادین گرد و غبار آن ها را پوشانیده و در مناطق دور افتاده زباله همه جا را فرا گرفته است و زاغه نشینی حلبی آباد ها و سکونتگاه های غیر رسمی و غیر استاندارد یکی از بزرگترین معضلات آینده شهر زاهدان خواهد بود. باید هر چه سریعتر در این شهر پلیس ساختمان شکل گیرد تا جلو ساخت و سازهای غیر قانونی و غیر مجاز را بگیرد. وقتی به اطراف شهر زاهدان سفر می کنی با بلوک های سیمانی بد قواره و در حال ساخت و ساز هستند و هیچ ارگان محلی همچون دفتر فنی استانداری، شهرداری، پلیس و ... اعتراضی نمی کنند و حتی برنامه ای برای جلوگیری از این ساخت و ساز ها ندارند.
زاهدان چه شهری است که هر ساعت در اطراف آن ساخت و ساز غیر مجاز و بدون نقشه و پروانه صورت می گیرد؟ و لوله های آب به این مناطق کشیده می شود و یا انشعابات برق و گاز به آن ها داده می شود. علاوه بر این معضلات سیستم بهداشتی شهر زاهدان نیز تعریف چندانی ندارد.
بازار و مغازه های آن ها پر از اجناس قاچاق و خارجی و چینی و دست دوم است. فروشگاه های زیادی کالاها و اجناس غیر استاندارد را به فروش می رسانند. لباس های کهنه و کفش های دست دوم و اجناس غیر استاندارد چینی، افغانی و پاکستانی و هندی به وفور در خیابان ها به وسیله فروشندگان دوره گرد عرضه می شوند.
برخی از مایحتاج عمومی بصورت فله ای و فاقد هرگونه بسته بندی مناسب توزیع می شوند. انواع مواد مخدر سنتی و صنعتی در این شهر به وفور یافت می شود و مهاجران زیادی از کشورهای شرقی در این شهر به داد و ستد مشغول هستند. خیابان ها، کوچه ها، معابر، حتی کف فروشگاه ها مملو از خاک و خاشاک و زباله و نخاله های ساختمانی است. دستشویی های عمومی اصلا به چشم نمی خورد. رانندگی واویلا است و فرهنگ رانندگی و توجه به مقررات رانندگی در آن بسیار کم اهمیت جلوه می نماید.
از وجود کارخانه و صنایع مولد در اطراف این شهر خبری نیست. شهرک های صنعتی و یا نواحی صنعتی در اطراف زاهدان وجود ندارد. اقتصاد شهر تعریف چندانی ندارد. ناوگان حمل و نقل عمومی به ویژه تاکسیرانی مناسب نیست. فضاهای سبز و پارک های محل، پارکینگ های شهر، کتابخانه های عمومی کمتر به چشم می خورند. تنظیف روزانه شهر به ندرت صورت می گیرد و در یک کلام زاهدان این کلانشهر جوان که اکثریت مردمان آن سخت کوش، اهل سنت هستند به حال خود رها شده اند و کارشناسان معتقدند باید هرچه سریعتر کار گروهی با حضور مقامات ملی و استانی و شهرداری و شهرسازی شکل گیرد و از گسترش دامنه های فقر و فساد و نکبت و نداری و نسازی در این کلانشهر جلوگیری کند.
زاهدان را به حال خود رها نکنید. باید اعتبارات ملی برای رونق آن تزریق کند و فکر و تدبیر و امید و برنامه ریزی و سخت کوشی و سازندگی و توسعه راه شتاب بخشیدن به زاهدان آباد و توسعه یافته است.
نوشته شده توسط:محمد فرج پور باسمنجی / مدرس دانشگاه های تبریز