■سلطان ۱۰۰۰و۱ شب ایران
■یاد تو همیشه در دل تبریز
■تبریز بزرگ قهرمان باقیست
ای ارک همیشه در امان باشی
تا دور زمین و آسمان باقیست
امروز نود ونهمین سالروز تولد زنده یاد یدالله مفتون امینی است. در ۲۱ خرداد ۱۳۰۵ شمسی در غرب آذربایجان و درشهرستان شاهیندژ یا همان صایینقلعه ودر دهستان هولاسو که در کناره زرینه رود قرارگرفته بدنیا آمده است. وی پس از گذراندن دبستان و دبیرستان در تبریز سری هم در وقایع حکومت یکساله آذربایجان داشته و با جعفر پیشه وری رهبر دموکراتها نیز گفتگوهایی داشته است.البته از سر کنجکاوی با احمد قوام،دکتر محمد مصدق،و نیما شاعر نیز دیدار و گفتگوهایی داشته است. با هوش و فراست بوده و با پشتکار وارد دانشگاه تهران شده و در رشته حقوق قضایی از دانشکده حقوق دانشگاه تهران دانش آموخته شده است. وی از سال ۱۳۲۸ تا ۱۳۵۹ یعنی ۳۱ سال در وزارت دادگستری خدمت نمود.و در روز های فراغت در محافل هنری در تهران نیز حضور فعالی داشته طوریکه سالها هرکس مفتون را میخواست ببیند باید به کافه مشهور فیروز سر میزد.مفتون عاشق شعر و شاعری بود و بارها می گفت:《که شاعر باید از سیاست دوری گزیند.معرفت انسان را بالا ببرد،و به انسانها آگاهی ببخشد.》
مفتون شعر را با شعر کلاسیک و کهن آغاز کرد ، اما بعدها به شعر بی وزن و قالبهای نوپردازانه در زبان های ترکی و فارسی روی آورد. با استاد شهریار در تهران و تبریز دوستی دیرینه داشت و جلال آل احمد و بسیاری از ادیبان، سخنوران و شاعران مطرح کشور را برای دیدار با شهریار به تبریز آورد.یدالله مفتون امینی در ۱۰ آذر ۱۴۰۱ در نود و شش سالگی درگذشت.قطعه زیبای او را در وصف ارک بلند و زخمی تبریزبا هم بخوانیم.
●این ارک بلند شهر تبریز است
افراخته قامت رسایش را
با کبر و جلال افتخارآمیز
همبازی آفتاب و اخترها
همسایه ابرهای طوفان خیز
پایندهترین قراول تاریخ
برجستهترین نشانه تبریز
ترکیب عظیم قهرمانیها !
بشکسته زمین بزیر پای او
بشکافته چشم او افقها را
انداخته بارپنجقرن از دوش
بشناخته زیر و روی دنیا را
برتخت ثری نشسته و برسر
آویختــــــه افسر ثریـــــــا را
سلطان هزار و یکشب ایران !
فرمان قضای خویش را خوانده
تا مرز فنای خود سفر کرده
یـــــــک دل بهزار آرزو داده
یک سینــه بصد بلا سپر کرده
با دیو زوال پنجه افکنده
افسون زمانه بیثمر کرده
افسانه یک طلسم بیمفتاح!
آن لحظه که شامگاه نزدیک است
کوه ودرودشت رنگ میبازد
او با همه جمال خلیائی
برچهره سرخ خویش مینازد
برگرد سرش طواف شاهینها
یک هاله افتخار میسازد
این صحنه شکوه ایزدی دارد !
برگی زخزان عمر تبریز است
هر خشت که از تنش جدا گشته
زخمی زده بر غرور این ملت
هر تیر که سوی او رها گشته
با اینهمه در غروب هر پیکار
پرچم کش فتح خلق ما گشته
اندوخته افتخار بیپایان
ای مظهر لایموت استقلال
ای ارک درود بیکران برتو
منشور حیات نسل آینده است
نقش شرف گذشتگان برتو
خار دل روزگار دشمن باد
شمشیر شکسته زمان برتو
دیوار تو پرده دار رستاخیز !
ای ارک همیشه در امان باشی
تا دورزمین و آسمان باقیست
بس نغمه نثار شان والایت
تا شاعر و شعر در جهان باقیست
یاد تو همیشه در دل تبریز
تبریز بزرگ قهرمان باقیست
ای کعبه افتخار ما، ای ارک !
■در ذیل آثار این
شاعر پارسی گوی و ترکی گوی کشورمان رابا هم مرور کنیم.
دفترهای شعر:
۱۳۳۶ دریاچه، بانک بازرگانی/تهران
۱۳۴۴ کولاک، شمس/تبریز
۱۳۴۶ انارستان، ابنسینا/تبریز
۱۳۵۸ عاشقلی کروان، رفعت/تبریز
۱۳۵۷ نهنگ یا موج، گزینه کولاک و انارستان، تهران
۱۳۷۰ فصل پنهان، گزینه اشعار، مرغ آمین/تهران
۱۳۷۶ یک تاکستان احتمال، نگاه/تهران
۱۳۷۸ سپیدخوانی روز، ثالث/تهران
۱۳۸۳ عصرانه در باغ رصدخانه، نشرنگاه/تهران
۱۳۸۵ من و خزان و تو، نشر امرود/تهران
۱۳۸۶ شب هزار و دو، نشر نگاه/تهران شامل بخشی به ترکی آذری
۱۳۸۷ اکنونهای دور، امرود/تهران
۱۳۸۹ از پرسه خیال در اطراف وقت سبز، امرود/تهران
۱۳۹۱ جشن واژهها و حسّها و حالها، امرود/تهران
۱۳۹۳ طلایی، خاکستری، رگبار، ثالث/تهران
۱۳۹۳ گزینه اشعار، مروارید/تهران
۱۳۹۵ آجی چای، آواز/تهران مجموعه کامل اشعار ترکی
۱۳۹۷ مستقیم تا نرسیده به صبح،
■یادش گرامی و نامش پر آوازه باد.امید که نسل جوان آثارش را بخوانند.و با ادبیات و شعر و اندیشه هایش به دو زبان اکثریت ملت ایران فارسی شکر و ترکی فاخر بیشتر آشنا باشند.
نوشته شده توسط:دکتر محمدفرجپور باسمنجی