پناه رحیمی، کارگردان و نویسنده فیلم کوتاه نشپیل از دغدغه هایش درمورد این فیلم سخن گفت.
_ داستان فیلم از کجا آمد؟
+ من سالها در کردستان و مناطق مرزی، با همکاری حفظ آثار شهدا فعالیت کردم و روایت های جنگ برایم غریب نیست. موضوع فیلم نشپیل هم بارها شنیده بودم تا سال گذشته که تصمیم به ساختش را گرفتم.
_ چه اتفاقی افتاد که بعد از مستند داستانی روباه و فیلم کوتاه پارک نشین، که هر دو موضوعاتی اجتماعی داشتند، به سراغ یک فیلم جنگی رفتید؟
+ جنگ از نظر من، یکی از اجتماعی ترین مسائلی است که انسان همواره با آن روبه رو بوده. در فیلمسازی همانقدر که به موضوعات اجتماعی علاقه دارم، چندین برابرش به موضوعات تاریخی علاقه دارم. جنگ هایی که در تمام دوران ها اتفاق افتاده، بخشی از تاریخ هستند که در نشپیل سعی کردیم روایتی درست از جنگ را به تصویر بکشیم.
_ نشپیل روی میز تدوین است، خروجی همان شد که میخواستید؟
+ تا اینجا خروجی قابل قبول بوده، آنچه میخواستم را گفتم، اما از نظر تولیدی و فنی، با توجه به اینکه حمایتی در زمینه فیلم های کوتاه جنگی نمیشود و حتی سانسور های شدید تری اعمال میشود، نمیتوان انتظار شاهکار داشت.
_ یعنی بودجه دولتی تامین نشد؟
+ من حتی برای دریافت بودجه دولتی اقدام نکردم و تمام هزینه فیلم با بودجه شخصی بود. منظور از عدم حمایت، اعمال سانسور و ... است وگرنه بحث مالی پروژه، خوشبختانه همانند پروژه های قبلی، حجت را تمام کرد و موردی نداشتیم.
نشپیل برای من یک کار به شدت دلی بود و به هیچ وجه در پی مقام و.... نبودم و نیستم. دینی بود به شهدا و عهدی بود بین من و خدا که اقدام به ساختش کردم. انتظاری از هیچ ارگانی نداشتم، حتی تجهیزاتی چون اسلحه و لباس هم با بودجه فیلم خریداری شد.
_ بازهم در این ژانر کار میسازید؟
+ کار های جنگی به شدت پر هزینه هستند و اگر شرایط مطلوب باشد، چرا که نه. با کمال میل میسازم.
ناگفته نماند ماه قبل ایده ای را از عزیز جانبازی در مورد جنگ شنیدم که خیلی مشتاقم آن را بسازم و قطعا به زودی، پیش تولیدش را آغاز میکنیم.
_ از چالش های که با آن روبه رو بودید، بفرمایید؟
+قطع به یقین فیلمساز، در هر شرایطی با چالش هایی روبه رو است. برای من این چالش ها در پروژه نشپیل بیش از حد بود؛ با اینکه اصولا سراغ سوژه های سخت میروم اما به قدر تمام سابقه هنری ام، در این فیلم آموختم.
در بازه زمانی حدود ده روزه اقامتم در خرمشهر و آبادان، روزی نبود که ماجرای جدیدی پیش نیاید و با تمام وجود برای ساخت پروژه جنگیدم.
تقریبا همه عوامل و دوستانم میگفتند فیلم نشپیل به اتمام نمیرسد و تلاشت بیهوده است اما شد آنچه باید میشد.
مهم است در پروژه های خارج از استان، فیلمساز آگاه به موقعیت جغرافیایی باشد.
شخصا اولین سفرم به جنوب بود و اطلاعی از شرایط سخت حمل و نقل و ... نداشتم که همین موجب چالش میشد.
چالش بزرگ بعدی، مدیر فیلمبرداری پروژه بودند که متأسفانه دو روز به فیلمبرداری مانده، تغییر کردند؛ همچنین دو عزیز بازیگر نتوانستند سر تایم آماده باشند و چند روز مانده به فیلمبرداری تغییر کردند. متأسفانه یکی از همکاران که از قضا در این پروژه سمت مهمی داشتند دوستانشان را معرفی کردند و به اصطلاح کلاغ را جای قناری به ما فروختند که به لحاظ تکنیکی و حرفه ای بودن، مناسب نشپیل نبودند. البته با همدلی و تلاش بیشتر، همچنین با اضافه شدن روزهای فیلمبرداری، سعی کردم کیفیت و خروجی کار، به آنچه میپنداشتم نزدیک تر شود.
_ عوامل بومی بودند یا خیر؟ بومی بودن عوامل کمک کننده بود یا خیر؟
+ من حدودا سی نفر را از تهران بردم و اگر به عقب برگردم، تمام کست را از تهران میبرم. کیفیت و اخلاق عواملی که در تهران افتخار همکاری با آن ها را داشتم، قابل قیاس با عزیزانی که در جنوب دیدم نبود؛ البته این از بد شانسی ما بود که افراد درستی به تورمان نخورند، چرا که در همین پروژه، بومی بودن یکی از عوامل به من و تیم واقعا کمک کرد؛ صادق مقدس که با عنوان دستیار کارگردان، از ابتدا همراهمان بود، خونگرمی، معرفت و رفاقت مردم جنوب را برایمان معنی کرد و دانستیم هرچه از مهر و لطف مردم جنوب گفته اند، بی راه نبوده و نیست. قطع به یقین عوامل حرفه ای در استان ها بخصوص جنوب مشغول فعالیت هستند و از کم سعادتی بنده است که شانس همکاری با آنها را نداشتم.
_ با توجه به اینکه در شهریور و اوج گرمای جنوب فیلمبرداری کردید، برای عوامل و بخصوص بازیگرانی که از تهران برید شرایط آب و هوایی سخت نبود؟
+ به لطف خداوند متعال، شرایط آب و هوایی خوب بود. حتی طبق گفته مردم بومی، در چند روز فیلمبرداری خنک ترین هوای خرمشهر و آبادان در ماه های اخیر بود. نمیگویم ایده آل اما قابل تحمل بود.
_ با توجه به تصاویری که دیدم، بازیگران فعالیت های جسمی سخت داشتند. تمرینی انجام شد یا سر صحنه آمادگی لازم را به دست آوردند؟
+ معمولا در پروژه ها، من از ماه ها قبل بازیگرانم را انتخاب میکنم و مانند تئاتر تمرین میکنیم.
به گفته خودشان، تمرین ها معمولا از خود فیلمبرداری سخت تر است و همه آماده سر صحنه حضور پیدا میکنند. حدود نود درصد بازیگران نشپیل هم از هنرجویان خودم بودند که این کار را برای بازی گرفتن راحت تر میکرد. چراکه با اخلاق و شیوه کار من آشنا بودند.
_ در نیمه بلند روباه هم همینطور بود، شما به کارهای سخت عادت دارید. اما سوال اینجاست که چرا در قالب فیلم کوتاه، سراغ سوژه های راحت تر نمیروید؟ اصرار شما برای سوژه های چالشی و سخت چیست؟
+ فیلم کوتاه برای من هویت دارد، بر خلاف چیزی که باب شده؛ تصور عموم این است که کارهای کوتاه، کارهای دانشجویی و برای یادگیری است. اما از نظر من یک فیلمساز باید خود را به چالش بکشد. اینکه در فضای داخلی چون خانه، با دوربینی معمولی و بی دقت و تمرین، بی اینکه حتی کارگردان بداند دقیقا چه میخواهد، شروع به فیلمبرداری کند، از او یک فیلمساز نمیسازد بلکه از نظر من نوار خالی پر میکند و سالها درجا میزند.
اینکه میل داستان به فضای داخلی باشد، متفاوت است از زمانی که فیلمساز، برای اینکه صرفا چیزی ساخته باشد، دست به دامن محیط های داخلی میشود. مورد داشتیم فیلمنامه را تغییر داده اند تا تولید کار راحت تر شود.
من که ابتدای مسیرم و از یادگیری لذت میبرم و تمام چیزی که عرض کردم، صرفا تجربیاتی است که در این مسیر به دست آوردم.
در قالب فیلم های کوتاه و نیمه بلند، ترجیح من این است سراغ ابتکار و خلاقیت بروم، حتی اگر موفق نشوم، تمایلم این است که خودم را به چالش بکشم و بدانم با امکانات محدود، چطور میتوان به نتیجه مطلوب رسید.
_ نمیترسید از شکست؟ سوژه هایی که قبلاً امتحان خود را قبول شده اند، برای کار های کوتاه مناسب تر نیست؟
+ ترس هم گاهی لازم است و قطعاً اگر خروجی آن چیزی نشود که میخواهم ناراحت و دلسرد میشوم اما ادامه میدهم چون شکست هم بخشی از زندگی است که درس های مهمی در آن نهفته. مگر میشود بازی کنی و احتمال باخت نباشد؟
هرچه پیش آید خوش آید ما که خندان میرویم
_مهم ترین تجربه ای که از نشپیل گرفتید چه بود؟
+نشپیل برای من و تیمم تجربیات بسیار ارزشمندی به ارمغان آورد و مهم ترینش دقت در چیدن کست و همچنین صبوری است. شخصاً آستانه تحمل و صبرم در این کار، ده برابر شد.
برای ما که ادعای فرهنگ و روشن فکری داریم، شایسته نیست از الفاظ و لحنی استفاده کنیم که میدانیم باعث دل آزردن دیگران میشود. نمیخواهم اسم ببرم اما رفتار غیر انسانی دو نفر از مدیران، در فیلمبرداری، باعث میشد بازیگران از حس خود خارج شوند و این تنش تا جایی ادامه پیدا کرد که مجبور شدیم یکی از بازیگران خوبمان را کنار بگذاریم. شایسته است آدمی قبل از ورود به جمع، به خود یادآوری کند در چه مقامی و با چه اختیاراتی است، افتخار به بی ادبی و حماقت چیزی است که متأسفانه در فضای کارهای کوتاه بشدت در افراد گوناگون مشاهده میشود. کسانی که با ارتباطاتشان روزمه جمع کرده اند و صرفا جهت کسب درآمد سرکار میروند، بی دیدگاه و رسالت هنری.
ادب مرد به از دولت اوست
_ حرف آخر
+ تشکر میکنم از مردم خونگرم آبادان و خرمشهر که اگر مهرشان نبود، کار به اتمام نمیرسید. همگی با جان و دل کنارمان بودند و اکنون که چندین روز از اتمام پروژه میگذرد، عجیب دلتنگ خاک جنوب و مردم با معرفتش هستم.
تشکر میکنم از مهندس احدی که صمیمانه کنارمان بودند. از جناب مولایی، جناب رابحی و تمامی عزیزانی که ما را در ساخت این فیلم یاری کردند.
عوامل فیلم کوتاه نشپیل:
نویسنده و کارگردان و تهیه کننده: پناه رحیمی
کاری از گروه هنری طوش
بازیگران:
فرشید رحیمی، محمد عبدلی، محمدهادی رحیمی، ایمان رائی، احمد مسافری، سیاوش ضابط، احسان اسماعیلی، آرین رادان، شادی شکیبامهر، امین بابادی، علی زینعلی، بهنام ایمر، داوود مهرداد، سیمین نمازی، فرشاد وثوقی، مسعود راد، آرمینا صحرایی، آرمان صحرایی، کارن پاکروان، فواد رابحی
مدیر تولید: سارا پورعباسی
برنامه ریز: آرام محمدخانی
دستیاران کارگردان: صادق مقدس ، محسن کاویانی
منشی صحنه: پوریا گلی
مدیر فیلمبرداری: مهران کلنگ دار
دستیاران فیلمبرداری:
احسان نصیریان، حسین تقی نژاد
مدیر صدا برداری: بهشاد مطیعی
دستیار صدا: علی رضایی
پشتیبانی فنی صدا: امیربهنام مطیعی
طراح لباس و طراح صحنه: مرجان خادمیان
دستیاران: ملیکا میرامامی، کارن پاکروان
طراح گریم: سارا سلطانی
مجری بانوان: سیمین نمازی
مجری آقایان: محمد هاشمی
مدیر تدارکات : مسعود راد
عکاس: فهیمه علیبیگی
فیلمبردار پشت صحنه: ملیکا میرامامی
حمل و نقل و پشتیبانی: سعید بهرگانی پور
گفتگو توسط:
امید شرکت تبریزی