خودتان را معرفی کنید:
درود و عرض ادب،بنده فاطمه سادات صمدی هستم بیست و چهار سال داشته و متولد چهارم شهریور ماه در سال هفتاد و نه می باشم.اصالتا اهل طرق نطنز بوده ولی تهران زندگی می کنم.لیسانس حقوق خود را از یکی از دانشگاه های دولتی تهران گرفته ام.فرزند اول خانواده بوده و پدرم در کار ساخت و ساز،مادرم خانه دار و همسرم نیز شغل آزاد دارند.در رشته های ورزشی و هنری بسیاری فعالیت داشته ام.یک زمانی هم دف نواز بوده ام و حتی با گروهی هم چندین ماه همکاری داشته ام.
چطور شد که بین هزاران نفر شما توانستید در تست بازیگری(جناب آقای نیما هاشمی)قبول شوید و شما را بپذیرند؟
در ابتدا از آقای نیما هاشمی و عوامل کار ایشان بابت انتخابشان تشکر می کنم.خود من خیلی ایمان نداشتم و همیشه فکر می کردم قبول نمی شوم و به همین دلیل اقدام نمی کردم حتی مدت ها بود که آقای نیما هاشمی را دنبال می کردم و کار های ایشان را می دیدم.فراخوان هایشان را که می دیدم همسرم به بنده می گفتند که شرکت کن ولی من می گفتم که نه من قبول نمی شوم.در نهایت با همکاری همسر عزیزم و همینطور خانواده ام عکس و اطلاعاتم را ارسال کردم و در انتها توانستم به طور رسمی وارد گروه آقای نیما هاشمی عزیز بشوم.
مشوق اصلی شما چه شخصی بوده است؟
خانواده ام بسیار دوست داشتند این هنر را زیرا از زمان های گذشته از علاقه بنده به عرصه بازیگری اطلاع داشتند،اما به هر دلیلی که بود کناره گیری می کردم که در نهایت با فراخوان های آقای نیما هاشمی خواستم شانس خود را امتحان کنم.همسر عزیزم مشوق اصلی من در زمینه بازیگری بوده و هست و بسیار من را به سمت این هنر راهنمایی می کند و انرژی مثبت می دهد.در اصل مشوق اصلی من همسر عزیز و مادر مهربانم محسوب می شوند.
شما دوست دارید با کدام بازیگر چهره و در چه سبکی،در آینده هم بازی شوید؟
کمدی را خیلی دوست دارم چون به نظرم سبکی است که عام پسند است و در کل کار هایی که موجب ایجاد شادی شوند در نظرم بهترند.به خانم مریم امیر جلالی عزیز بسیار ارادت دارم و از نظر بنده ایشان یک بانوی تمام عیار ایرانی هستند.امیدوار هستم یک روزی افتخار همبازی شدن با ایشان را در یک پروژه با ژانر طنز داشته باشم.در سبک های دیگر مانند درام و اجتماعی هم به نظرم می توانم بازی کنم ولی علاقه اصلی ام به سمت طنز می باشد ولی اگر روزی بخواهم بازی کنم دوست دارم با آقای جواد عزتی باشد.
چطور شد که شما به بازیگری علاقه مند شدید؟
بازیگری در ابتدا برای بنده یک عشق بوده و هست.بنده یک تئاتری از خانم عبدالرزاقی دعوت شده بودم که واقعا از ته دلم دوست داشتم یک روزی بتوانم مانند این عزیزان روی صحنه ایفای نقش کنم زیرا بازی بسیار عالی از خود نشان داده و به راحتی توانستم با این بازیگران ارتباط بگیرم و حسشان را درک کنم.
بازیگری به نظر من هیچ انتهایی ندارد زیرا قبل تر هم اشاره کردم بازیگری یک عشقی است که این عشق تا هر جایی که مارا یاری کند می تواند ادامه دار شود.بیشتر بعد معنوی برایم ارزشمند بوده و خیلی به بعد مالی این هنر فکر نمی کنم.
بنده از همینجا می خواهم از تمامی کسانی که در مسیر بازیگری به بنده یاری رسانده اند تشکر کنم.از آقای نیما هاشمی و عوامل محترم ایشان سپاسگزارم.در آخر بی نهایت از همسر عزیزم که همیشه کنارم هستند و همینطور از خانواده بسیار خوبم که در هر شرایطی یاری رسان من بوده اند ممنونم.
نوشته شده توسط:آرزو مرادی نیا